شبها ز ابر غفلتمان بی ستاره بود
خوش آمدی به کوی وفا ای مه خدا
خوش سر زدی به شهر دعا ای مه خدا
بی تو بهار سینهی ما لالهای نداشت
بی تو کتاب عشق و دعا لالهای نداشت
دل بی تو غرق معصیت و زار و خسته بود
سرمایهاش ز کف شده و ورشکسته بود
شبها ز ابر غفلتمان بی ستاره بود
تنپوشمان ز تیغ گنه پاره پاره بود
بی تو ز دست عشق کتاب دعا فتاد!
منصور دل به دار زد و از نو افتاد
در آسمان نیمه شب ما مهی نبود
ما را به کوی عشق و محبت رهی نبود
جانا مپرس، از چه خطا زد زمینمان؟!
شیطان ز مکر و حیله چرا زد زمینمان
بی جلوه جمال تو گمراه می شدیم
رسوا در این فقیر شبانگاه می شدیم
به یمن جلوهی تو دل صلا گرفت
خوش آمدی که دست دلم را خدا گرفت
خوش امدی که باده به اهل ولا دهی
خوشا آمدی به محفل مستان صفا دهی
ماهی که با سرشت سحرگاه آشناست
ماهی که روزهاش سپر آتش خداست
ماه نماز و ماه دعا، ماه زمزمه
ماه خدا، ماه علی، ماه فاطمه
ماه حسین و توبه در آن به چه رایج است!
دل بسته بر عنایت باب الحوائج است
باب الحوائجی که گل جان مهدی است
عباس امیر عشق و عمو جان من است
بدون نظر
شما هم نظر بدهید